جنگندههای ارتش آزادیبخش ناتو دیروز موفق شدند در حملهای گسترده و هماهنگ ...
۰۹ شهریور ۱۳۹۰
۰۳ شهریور ۱۳۹۰
بلندگوهای بزرگ/ بلندگوهای کوچک
از استراوس کان رفع اتهام شد. به من باشد٬ میگویم٬ گور پدر استراوس کان٬ و میروم پی کارم. زمانی که بازداشت او در صدر اخبار رسانهها بود٬ چیزهایی در مورد او خواندم که اگر آنها را اینجا با جزئیات تعریف کنم٬ ممکن است خواندن آنها روزه دوستان دیندار ۴دیواری را باطل کند :). کوتاه اگر بگویم: او از جنس یکی از همین آدمهای قدرتمند٬ معمولا دزد٬ کثیف و متجاوز است که میشناسیم. همین الان هم که در این پرونده از او رفع اتهام شده است٬ پروندهی دیگری در فرانسه انتظار او را میکشد. یک خانم فرانسوی جوان به نام تریستان بانو٬ که رماننویس هم هست ادعا کرده است که استراوس کان قصد تجاوز به او را داشته است. [البته اینجا هم رعایت احتیاط واجب است. مشکل این است که این جماعت نویسنده هم زیاد قابل اعتماد نیستند. هیچ بعید نیست او٬ حال که اسمش سر زبانها افتاده است٬ همین داستان «تجاوز مردی قدرتمند به یک زن جوان نویسنده» را به صورت رمان بنویسد (در این صورت حتی ممکن است رمان او به فارسی ترجمه شود!). مونیکا لوینسکی سکرتر کاخ سفید الگوی خوبی برای اوست. او از فروش کتابی که در باره کثافتکاری مشترک خود و بیل کلینتون در کاخ سفید نوشت میلیونر شد].
۰۱ شهریور ۱۳۹۰
لیبیاییها/ دوران بیثباتی پیش رو
برگردان به فارسی از روزنامه «در استاندارد» اتریش:
ـ آیا دوران قذافی به عنوان حاکم لیبی گذشته است؟
ـ بله. به صورت فیزیکی دوره قذافی به سر آمده است٬ اما تأثیر آن به عنوان ایدئولوژی مدتها در سر آدمها باقی خواهد ماند. چیزی که قذافی از سال ۱۹۷۳ در کتاب «سومین تئوری جهانی» (کتاب سبز) بنا کرده است٬ هرروز از طریق ماشین تبلیغاتی دولتی نشر مییافت. هشتاددرصد لیبیاییها در دوران قذافی پرورش یافتهاند و مهر او را بر خود دارند.
ـ چرا جبهه قذافی توانست بعد از دخالت ناتو اینقدر طولانی خود را حفظ کند؟
مصاحبه با هانسپتر ماتس معاون «انستیتوی گیگا/ هامبورگ» و کارشناس امور لیبی:
ـ آیا دوران قذافی به عنوان حاکم لیبی گذشته است؟
ـ بله. به صورت فیزیکی دوره قذافی به سر آمده است٬ اما تأثیر آن به عنوان ایدئولوژی مدتها در سر آدمها باقی خواهد ماند. چیزی که قذافی از سال ۱۹۷۳ در کتاب «سومین تئوری جهانی» (کتاب سبز) بنا کرده است٬ هرروز از طریق ماشین تبلیغاتی دولتی نشر مییافت. هشتاددرصد لیبیاییها در دوران قذافی پرورش یافتهاند و مهر او را بر خود دارند.
ـ چرا جبهه قذافی توانست بعد از دخالت ناتو اینقدر طولانی خود را حفظ کند؟
رسیدن نسیم دمکراسی به شرره/ و شادمانی مردم برره
ـ خب٬ قذافی هم که کارش تمومه. دیگه لیبی دمکراسی شد و جوونای لیبی میتونن شاد زندگی کنن و تو میدون ولیعصر طرابلس از همدیگه لب بگیرن. کی بشه نوبت ما بشه!
ـ ایی نهبفهمه.
ـ ایی نهبفهمه.
۳۱ مرداد ۱۳۹۰
ما الکیانیم و فلک دولّکباز
اگر که خوش هستیم٬ الکی خوش هستیم. و اگر ناراحت و نگرانیم٬ اما نه از چیزهایی که باید از آنها ناراحت و نگران باشیم٬ الکیناراحت/ الکینگران هستیم.
۲۵ مرداد ۱۳۹۰
چطوره اصلا بگیم بریتانیای کبیر؟
«حالا سر جدتون دیگه این قدر نفرمایید دولت انگلیس، ویزای انگلیس، پاسپورت انگلیسی، سفارت انگلیس».
معصومه ناصری: «چندوقت پیش بهرنگ تاجدین یادداشت مفیدی اینجا در مورد تفاوت بریتانیا و انگلیس گذاشت ... بخوام خلاصهاش کنم٬ این میشه: چیزی به نام "دولت انگلیس" وجود خارجی نداره».
معصومه ناصری: «چندوقت پیش بهرنگ تاجدین یادداشت مفیدی اینجا در مورد تفاوت بریتانیا و انگلیس گذاشت ... بخوام خلاصهاش کنم٬ این میشه: چیزی به نام "دولت انگلیس" وجود خارجی نداره».
۲۰ مرداد ۱۳۹۰
از اخبار لندن
در اخبار دیشب کانال دو مصاحبهای شنیدم با یکی از اساتید آکسفورد درباره شورشهای لندن. امروز دیدم کانال دو فایل تصویری این مصاحبه را در وبسایت خود قرارداده است. با خودم فکر کردم بد نیست آن را به فارسی برگردانم:
ـ ... میخواهیم در این باره با یکی از متخصصان صحبت کنیم٬ یعنی با پروفسرو مارتین سهلایب کایزر*. او رئیس انستیتوی «سیاست اجتماعی» دانشگاه آکسفورد است. ... عصربخیر پروفسور کایزر!
ـ عصر بخیر.
ـ پروفسور کایزر٬ آیا این اشخاصی که این روزها سر به شورش برداشتهاند٬ آنطور که نخستوزیر کامرون میگوید٬ مریض٬ دزد و غارتگرند/ یا با اعتراضی اجتماعی مواجه هستیم که افسارش گسیخته است؟
ـ ... میخواهیم در این باره با یکی از متخصصان صحبت کنیم٬ یعنی با پروفسرو مارتین سهلایب کایزر*. او رئیس انستیتوی «سیاست اجتماعی» دانشگاه آکسفورد است. ... عصربخیر پروفسور کایزر!
ـ عصر بخیر.
ـ پروفسور کایزر٬ آیا این اشخاصی که این روزها سر به شورش برداشتهاند٬ آنطور که نخستوزیر کامرون میگوید٬ مریض٬ دزد و غارتگرند/ یا با اعتراضی اجتماعی مواجه هستیم که افسارش گسیخته است؟
۱۹ مرداد ۱۳۹۰
۱۱ مرداد ۱۳۹۰
۱۰ مرداد ۱۳۹۰
اسم این را چه میشود گذاشت؟
بین این گزارشگران و روزنامهنگاران ایرانی تیپهای عجیبی پیدا میشود. به عنوان مثال به قصد تهیه گزارش نشستی با شرکت یک یا چند تن از چهرههای مشهور و موفق میخواهند تعدادی از گفتههای گهربار آنها را برای ما بازگو کنند. در اینجور مواقع ساختار گزارش آنها اینطور است که پیش از نقل هریک از بیانات "استاد" گوشهای از شخصیت٬ مقام٬ دستاوردها و افتخارات او را ذکر میکنند:
اشتراک در:
پستها (Atom)