۱۱ دی ۱۳۸۸

منسوب‌شده: مدل مدرسه‌ای















چه جنایتی از این کودک سرزده است؟ در ذهن معلمی که این بچه را به این روز انداخته است چه می‌گذرد؟ چطور به خود (یا به دیگری) اجازه داده است این انسان خردسال مچاله‌شده را «موضوع» عکاسی کند؟ در ذهن او و در اذهان دانش‌آموزان دیگر چه می گذرد؟ حق داریم اگر از رفتار معلمی که وظیفه‌ی او آموزش و پرورش بچه‌هاست٬ عصبانی باشیم. نگاه کردن به این عکس آدم را منقلب می‌کند. حق داریم از رفتار او احساس نفرت و بیزاری کنیم. حق داریم و باید در صورت برخورد با او یا امثال او در زندگی روزمره٬ به کمک بچه‌ها بشتابیم٬ از حرمت آن‌ها در مقابل او محافظت کنیم٬ امضا جمع کنیم و خواهان اخراج وی گردیم. اما واقعیت این است که همه‌ی نفرتی که او در ما ایجاد می‌کند٬ به رفتار زشت او و به احساسات «لطیف» ما نسبت به کودکان معصوم مربوط نیست.
وقتی به عکس نگاه می‌کنیم٬ می‌دانیم که در روح این بچه چه می‌گذرد. می‌توانیم خود را جای او بگذاریم. کوتاه سخن: این موقعیت را می‌شناسیم چون به نحوی در موقعیت مشابه آن بوده‌ایم. دل ما تنها به حال این بچه نمی‌سوزد.
بخشی از بیزاری ما نسبت به رفتار معلم مورد بحث از همین‌جاست. او برای ما تمام کسانی را نمایندگی می‌کند که از سوی آن‌ها مورد تحقیرهای ریزودرشت قرارگرفته‌ایم. اما نباید فراموش کرد که او خود روزی دانش‌آموز بوده است. او خود یک تحقیرشده است. او درواقع در حال تسویه‌حساب با تحقیرکنندگان خویش است. همان‌طور که ابراز بیزاری ما از رفتار او تسویه‌حساب ما با دیگران است. این تسویه‌حساب‌ها ماهیتا هم‌جنس و هردو خطا و ناموجه‌اند.
 منسوب‌شده : مدل وطنی    منسوب‌شده: مدل فرانسوی   منسوب‌شده: مدل هنری

از ۴دیواری قدیمی: ۲۰۰۹/۴/۵