از من نپرسید اسم این فیلمها چیست و کجای آنها این صحنهها را دیدهام. زیرا نام آنها از خاطرم رفته است، داستانهای آنها در ذهنم درهمآمیخته و به یک فیلم بیستساعتهی ایرانی تبدیل شده است. اما وقتی زنها و مردها به هم میرسند، در واقع آشنایی و رابطه آنها با متلکگفتن به یکدیگر، نکچینی دوستانه، رنگکردن دیگری و روکمکنی عاشقانه شروع میشود. یک دوران بامزه، پر از طنز، نکتهبینیهای عجیبغریب، بامزهگیهای کودکانه، شوخیهای لطیف و ...
یادم نمیآید زن یا مردی را در این فیلمها دیده باشم به طور جدی تلاش کند، ببیند این آدمی که تازه با او آشنا شده است چهجور آدمیست. جالب و قابل تأمل برای من این است که نه تنها تمایلی برای فهم طرف مقابل وجود ندارد، بلکه آنها دایما برای هم نقش بازی میکنند، به یکدیگر از خود اطلاعات غلط میدهند، با پنهانکاری و به عمد سؤتفاهم ایجاد کرده و دست به جعل دلبخواهی واقعیتها میزنند.
تنها کاری که نمیکنند حرفزدن با یکدیگر است.
به عنوان یک اصل قابل فهم است که یک رابطهی نسبتا رضایتبخش تنها هنگامی ممکن است که فهم متقابل موجود باشد. اندازهی رضایت در رابطه با اندازه فهم متقابل نسبت مستقیم دارد. و ابزار قابل اعتماد رسیدن به فهم متقابل کلمه و گفتگوی واقعی ست. کنایه و اشارات نظر و چشمک و متلک و طعنه و عشوه و چشمابرو از عهده این کار برنمیآید. این کافی نیست که گره ابروی کمان تو به من بگوید از من دلخوری. کسی که از من دلگیر است باید برای من بگوید دلگیری او از چیست.
من در این فیلمها آدمی را دیدهام که به جای اینکه یک «جمله» به طرف مقابل بگوید، با تلف کردن چندین و چند روز از زندگی خود، و مصرف نیروی جسمی روحی روانی و عصبی زیاد، با استفاده از طنز و شوخی و بازی کردن نقش و به کارگیری قوه هوش و حیلهگری و تزویر، دست به ایجاد وضعیتی تصنعی زده است که در آن طرف مقابل شخصا به آن «جمله» مورد نظر برسد، آن را بفهمد. در بهترین حالت که جای دنجی پیدا میشود که جان میدهد برای گفتگو، یک مرد جوان را میبینیم که دارد نمک میریزد، و یک دختر چشم آهویی که یا لبخند میزند، یا دستهای خود را زیر چانه زده و غمگینانه گردن خود را مثل زنها در مینیاتور ایرانی کج کرده است.
یک بار یکی از همین کمحرفهای غمگین در صفحه خود نوشته بود: اگه عشق عشق باشه، آدما باید بدون حرف زدن همو بفهمن!
این حرف نسنجیده و خطرناکیست. رابطهای که بدون رسیدن به فهم مشترکی از زمینهها و اصول اولیه و عام، روی حرف دل، و حدسوتخمین و گمانهزنی راز دل معشوق به وجود آمده باشد، یا با برخورد به اولین دستاندازها متلاشی میشود، یا اگر ادامه بیابد، ادامهی آن از سر جبر و ملاحظات خواهد بود.
نصیحت پدارنه امروز:
برای شکلگیری یک رابطه صمیمانه و خوب لازم است که هر طرف کوشش کند خود واقعی خود را تا حدی به دیگری نشان بدهد. حداقل اینکه توقعات کلی خود را از رابطه به دیگری واگذارد و سعی کند انتظارات دیگری را بفهمد. و این نه از راه نمایش و تظاهر و لوسبازی و خودشیرینی بلکه از طریق گفتگوی واقعی به دست میآید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر