تو دانشگاهها پر از آدم بیسواد است. یک عدهای پیدا شدهاند حرفزدن را در انحصار خودشان معرفی میکنند. میگویند کسی که حرف میزند باید تخصص داشته باشد! این آن تخصصگرایی برخی شبهروشنفکران ماست که میخواهند با تخصصشان زبان مردم را ببندند. احسان نراقی که یکی از دانشمندان بزرگ ماست مگر جامعهشناسی خوانده است؟ نقشهکش بوده است. یک مثال دیگرش احمد شاملوست. او نیز دهکلاس مدرسه نرفته بود ولی همهی ما از نظرات صائب او در امور بشریت آگاهیم. این به اصطلاح متخصصان [که ««عین فلان رئیس شرکت دولتی، که به جای دیدن کار و مهارت داوطلب شغل، ازش معدل مقطع لیسانس را طلب می کند»] هوش و فراست ذاتی مردم را به هیچ میگیرند، اما نمیدانند که مردم آگاه هستند.
- در پی یک چنین کامنتی، اگر شانس بیاورید و طبع وحیدآنلاین بر این قرارگیرد که آن را بازنشر کند(!) میتوانید مطمئن باشید که کثیری از مهندسها و «مردم» پلاس صف میکشند که کامنت شما را لایک بزنند!
یک زمانی از شخص کلهپاچهپزی نوشته بودم که چطور به ذهن او میگذرد که خود را در جایگاه ریاست جمهوری ایران بداند، عدهای از مهندسها و «مردم» انتقاد کرده بودند که چرا نه؟!
اوضاع اینطور است دوستان. این است ما را داستان!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر