یعنی
هرچی بیشتر احساس خطر میکنم٬ بیشتر دلم میخواد به موضوعای بیاهمیت
تفریحی فکر کنم. الان مثلن که انساندوستای انگلیسی آدمکش هم علنا وارد
معرکه شدهن، و تنور پروپاگاندا داغ و گداخته شده، بجا اینکه برم مطلب آخر
گنجی رو بخونم، یا مطلبی رو که در مورد «مدل لیبی» دوهفتهس دارم بهش
ورمیرم تموم کنم، خیلی دوست دارم بدونم باید به علیرضا روشن چه لقبی بدیم :)
آخه اگه چیزی که مجتبا پورمحسن قبلنا به علیرضا روشن گفته بود درست باشه، باید حتما یه فکری بکنیم. مجتبا بهش گفته بود: «همه تو رو به عنوان شاعر گودر میشناسن»٬ و حالا که گودر دیگه نیست و دیگه نمیتونیم از این لقب استفاده کنیم، چیکار کنیم؟ تکلیف ما به عنوان جماعت هنردوست چیه؟
بعد دیدم «شاعر پلاس» به نظر مناسبه. چون «پلاس» (که در فارسی اغلب همراه «جل» به کار میره) به یه نوع بافتهی سوزندوزی گفته میشه که بین عشایر خراسان رایجه. و این یعنی که لقب پیشنهادی ما به عالم فرهنگ و هنر هم چندان بیارتباط نیست.
پس تا به زودی، همینجا، همینساعت، با شاعر خاص: علیرضا پلاس!
آخه اگه چیزی که مجتبا پورمحسن قبلنا به علیرضا روشن گفته بود درست باشه، باید حتما یه فکری بکنیم. مجتبا بهش گفته بود: «همه تو رو به عنوان شاعر گودر میشناسن»٬ و حالا که گودر دیگه نیست و دیگه نمیتونیم از این لقب استفاده کنیم، چیکار کنیم؟ تکلیف ما به عنوان جماعت هنردوست چیه؟
بعد دیدم «شاعر پلاس» به نظر مناسبه. چون «پلاس» (که در فارسی اغلب همراه «جل» به کار میره) به یه نوع بافتهی سوزندوزی گفته میشه که بین عشایر خراسان رایجه. و این یعنی که لقب پیشنهادی ما به عالم فرهنگ و هنر هم چندان بیارتباط نیست.
پس تا به زودی، همینجا، همینساعت، با شاعر خاص: علیرضا پلاس!