از جمله ویژگیهای فرد کنشگر خودمختاری و استقلال فردیست. بدون وجود حداقلی از خودمختاری و استقلال رأی سروکار ما نه با کنشگر٬ بلکه با «واکنشگران» است که در جامعه ما اغلب به صورت دستهجمعی وارد صحنه میشوند. کنشگر اجتماعی در واقعیت پیش چشم و معضلات آن تأمل میکند٬ ضرورتها را بازمیشناسد٬ اولویتها را در نظر میگیرد و عمل میکند.
واکنشگران اینطور نیستند. آنها سلولهای موجودی در خود خفته هستند که سوزنهایی که از اطراف به پیکر آن زده میشود٬ آن را به تکانهایی با شدت و ضعف مختلف وامیدارد. این موجود برای تکانخوردن به این سوزنها محتاج است. تکانخوردن آن مشروط به وجود این سوزنهاست. در حالی که خودمختاری از جمله به این معنیست که من تعیین کنم چه وقت به چه موضوعی فکر کنم.
- نه خیر عزیز. اون گوز امام جمعه بید.
حالا حیوانصفتهای رذل بیفرهنگی که انگولک کردهاند و همچنین جماعت متلکگوها بیایند جلوی زنهای زجرکشیده٬ انگولک شده و متلک شنیده صف بکشند٬ سر خود را پایین انداخته از آنها عذر بخواهند و در برابر افکار عمومی صادقانه اعلام کنند که از امروز آدم شده و دیگر از این غلطها نمیکنند.
روشنفکران محترم سایبری هم جهت راهاندازی بحث فراگیر بعدی گوشهای خود را خوب باز کنند٬ نکند کسی بگوزد و آنها نشنوند.
۱۰ اردیبهشت۸۹