یک مثال روشن برای «تداخل» عرصههای ریاضی و جنسی در یکدیگر گفتهی شخصی است که دبیر ریاضی بود. میگفت: «سر درس مثلثات هروقت میگویم کسینوس٬ دخترها میخندند».
سورن کییرکهگور: یکی از این تلاشها است که به نظر من ناموفق بودهاست. اضافهکردن یک «ی»٬ نه تنها نمیتواند پرده بر کلام انداخته و به آن عفت ببخشد٬ بلکه کار را بدتر میکند.
سورن کی یرکگارد (مدل «كي يركه گور» هم پیدا میشود): در اینجا به خاطر بهکاررفتن فن جدانویسی با یک خلاقیت رشدیافتهتر روبرو هستیم. تنها اشکال مسئله این است که نام فامیل سورن متأسفانه نه «کییرکهگار» است نه «کی یرکگار». مشاهدات من حاکی از آن است که تلاشهای گوناگون هنوز به نتیجهی رضایتبخشی نرسیده است و کمابیش ادامه دارد. مثلا٬ مجله «حوزه و دانشگاه» برای سورن شناسنامه جدیدی صادرکرده است: سورن کرکگور.
همینطور در سایت «ادبستان» با یکی دیگر از کلکها روبرو هستیم. بالاخره وقتی سروکار آدم با «ادبیات» و «ادب» است٬ نمیشود بیادب بود: سورن ك. گارد
- ببخشید خانوم٬ این جملهی قشنگی که گفتین از کدوم فیلسوف بود؟
- دانمارکیه ... فکرکنم اسمش«سورنه» ... فامیلیشو یادم نیس!
نگرانی همهی این آدمهای اهل فکر٬ خلاق و بااخلاقی که برای جعل نام فامیل فیلسوف ما تلاش کردهاند احتمالا این است: نکند کیرکهگار با منحرف کردن فکر خوانندهی محترم به «چیزای ناجور»٬ مانع تعمق لازم در مسائل ژرف «اگزیستانس» بشری و تأمل کافی در رنجهای وجودی انسان تنها و سرمازدهی عصرحاضر گردد.
منتقل شده از آرشیو ۴دیواری قدیمی ۲۰۰۹
*
میشود همیننوع «تداخل» امر جنسی را با فلسفه هم یافت. دردسر بزرگ برخی از اساتید و فرهیختهگان ایرانی از روزی آغاز شد که یک مرد دانمارکی با همسرش صاحب پسری شدند که او را «سورن» نامیدند و سورن قدم در ساحت فلسفه گذاشت: بیتوجه به اینکه روزی کتابهایاش به فارسی ترجمه خواهند شد٬ و اساتید ایرانی مجبور خواهند بود٬ در نوشتههای خود از او نام ببرند و حتی بدتر٬ در سخنرانیها نام او را به زبان بیاورند. خودم شخصا در موقعیتی نبودهام که در جلسه یا نشستی نام فامیلی سورن را از دهان فرهیختهگان یادشده بشنوم. اما اینجا و آنجا شاهد تلاش پیگیر آنها برای یافتن راهی که بشود نام فامیل فیلسوف را بدون مخدوش کردن عفت کلام نوشت٬ بودهام.سورن کیرکهگار: مفهوم ترس |
سورن کییرکهگور: یکی از این تلاشها است که به نظر من ناموفق بودهاست. اضافهکردن یک «ی»٬ نه تنها نمیتواند پرده بر کلام انداخته و به آن عفت ببخشد٬ بلکه کار را بدتر میکند.
سورن کی یرکگارد (مدل «كي يركه گور» هم پیدا میشود): در اینجا به خاطر بهکاررفتن فن جدانویسی با یک خلاقیت رشدیافتهتر روبرو هستیم. تنها اشکال مسئله این است که نام فامیل سورن متأسفانه نه «کییرکهگار» است نه «کی یرکگار». مشاهدات من حاکی از آن است که تلاشهای گوناگون هنوز به نتیجهی رضایتبخشی نرسیده است و کمابیش ادامه دارد. مثلا٬ مجله «حوزه و دانشگاه» برای سورن شناسنامه جدیدی صادرکرده است: سورن کرکگور.
همینطور در سایت «ادبستان» با یکی دیگر از کلکها روبرو هستیم. بالاخره وقتی سروکار آدم با «ادبیات» و «ادب» است٬ نمیشود بیادب بود: سورن ك. گارد
- ببخشید خانوم٬ این جملهی قشنگی که گفتین از کدوم فیلسوف بود؟
- دانمارکیه ... فکرکنم اسمش«سورنه» ... فامیلیشو یادم نیس!
نگرانی همهی این آدمهای اهل فکر٬ خلاق و بااخلاقی که برای جعل نام فامیل فیلسوف ما تلاش کردهاند احتمالا این است: نکند کیرکهگار با منحرف کردن فکر خوانندهی محترم به «چیزای ناجور»٬ مانع تعمق لازم در مسائل ژرف «اگزیستانس» بشری و تأمل کافی در رنجهای وجودی انسان تنها و سرمازدهی عصرحاضر گردد.
منتقل شده از آرشیو ۴دیواری قدیمی ۲۰۰۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر