یک بار دیگر پیش از این هم به این موضوع اشاره کرده بودم. چند سال پیش بود. در رسانههای آلمانی صحبت از رفتار خشن مسلمانها با گوسفندان بود. میگفتند، آنها برای تهیه گوشت حلال سر این حیوانات را به طرز وحشیانهای میبرند، و این با ارزشهای بشر/ و گوسفنددوستانه «ما» نمیخواند.
همین دیروز بود که پدران آنها یهودیها، کمونیستها، کولیها و ... را دستهدسته به طرز آلمانی نابود میکردند. اما پس از گشت یک نسل با چنان آدمهای لطیفالطبع و نسبت به رنج حساسی روبرو هستیم، که از فکر رفتار مسلمانها با گوسفندان شبها تا صبح نمیخوابند.
«آیا این رفتار وحشیانه با قوانین حمایت از حیوانات ما خوانایی دارد»؟
یادم هست بحثها بالا گرفت. من بحث را دنبال میکردم و میدانستم این سروصداها راه به جایی نمیبرد. از چیز کوچکی خبر داشتم که فردی که استارت این بحث را زده بود، آن را نمیدانست، و آن اینکه: یهودیها هم گوسفند را دقیقا مثل مسلمانها سرمیبرند.
و همینطور هم شد. یعنی بالاخره بحثها، با یکی دو یادداشت در مورد تولرانس و احترام به برخی رسومی که با رسوم ما کمی فرق دارند، و اشاراتی مبنی بر اینکه یهودیان نیز برای تهیه گوشت «کوشر» که مسلمانها به آن حلال میگویند، حیوانات را ذبح میکنند و ... خوابید.
مدتی پیش باز اتفاق مشابهی افتاد. اینبار ماجرای ختنه یک بچه مسلمان به دادگاهی در کلن کشید. در جایگاه متهم پزشکی بود که پسربچه چهارسالهای را طبق خواست و تمایل والدین مسلمان او ختنه کرده بود.
ماجرا اینطور بوده است که «دو روز پس از عمل جراحی زخم سربازکرده و خونریزی میکند. مادر بچه را به اوژانس میبرد. دادستانی شهر کلن از این ماجرا با خبر شده و علیه پزشک مذکور شکایت میکند، اما دادگاه اول با توسل به این استدلال حکم به برائت او میدهد: رضایت والدین موجود بوده است، و ختنه یک رفتار آیینیسنتی است جهت نشاندادن تعلق فرهنگیمذهبی فرد مسلمان به جماعت خود.
در ادامه، این حکم مورد اعتراض دادستانی کلن قرار گرفت. دادگاه تجدید نظر برگزار شد. رأی این دادگاه با دادگاه اول متفاوت از کار درآمد. این دادگاه نیز حکم به تبرئه پزشک مورد اتهام داد، اما قضاوت خود را بر مبنای قانونی دیگری استوار کرد. دادگاه حق کودک بر «درستی جسمی» را فرای استدلالات مذهبی برای ختنه قرار داد. از پزشک مذکور به این خاطر رفع اتهام شد که هنگام ختنه نمیدانسته است که به عملی مجرمانه دست میزند. اما در این دادگاه ختنه به طور کلی به عنوان یک عمل مجرمانه [ایجاد جراحت] ارزیابی شد. در ادامه استدلال چنین میخوانیم: والدین میتوانند منتظر شوند تا کودک آنها خود تعین کند که شوشول(!) ختنهشده را به عنوان نشانهای بارز برای تعلق به دین اسلام میخواهد یا نه. این انتظار "حق تربیتی والدین نسبت به فرزند" را آنچنان مخدوش نمیکند. این قضاوت چند روز پیش منتشر شد و از زمان انتشار پشتوانهی حقوقی دارد». +
برای اینکه مسئله را بفهمیم، باید بدانیم این «پشتوانه حقوقی دارد» یعنی چه. من حقوق نمیدانم اما بر اساس چیزهایی که اینجا و آنجا خواندهام سعی میکنم این را توضیح دهم.
رأی یک دادگاه با پشتوانه حقوقی نقطه تلاقی یا تداخل بین قوه مقننه و قضاییه است. این رأی حکم دادگاه را لازمالاجرا میکند، با اینکه در قوانین جزایی، قانون ویژهای به صورت مشخص در ممنوعیت ختنه موجود نیست. پس از صدور چنین رأیی، قابل فهم است که پزشکان از اقدام به ختنه سربازمیزنند. در غیر اینصورت، قاضی بعدی که در نقطه دیگری از کشور با "جرم" مشابهی روبرو شود، دیگر در امر قضاوت آزاد نیست. زیرا در صورت رأی بر برائت متهم، دادستان با توسل به حکم دادگاه قبلی با این حکم مخالفت خواهد ورزید. (میبینیم که پشتوانه حقوقی حکم دادگاه شهر کلن به این حکم وزن «قانون» داده است). و از طرف دیگر، نمیشود در یک نظام قضایی عادلانه عمل واحدی یک بار مجرمانه و یک بار غیرمجرمانه تشخیص داده شود. در یک چنین نظامی «امنیت حقوقی» موجود نیست.
واکنش مسلمانها ضعیف بود. ریاست شورای مسلمانان گفت: این رأی دخالتی سنگین در آزادی مذهب است. ما با نگرانی و تأسف به این رأی مینگریم. ... این رأی برای مسلمانان مؤمن چالش وجدانی بزرگی ایجاد میکند.
من نمیدانم دادستان کلن که این پرونده را به دادگاه کشاند چطور فکر میکرده است. آیا او هم مانند طرفداران حقوق گوسفند از اینکه یهودیان هم مانند مسلمانان بدن کودکان خود را مجروح میکنند(!) بیاطلاع بوده است، یا نه. اما این بار دومیست که یهودیان به کمک مسلمانها میشتابند!
مرکز شورای یهودیان آلمان رأی دادگاه را «یک دخالت بیمثال و دراماتیک در حق تعیین سرنوشت جماعتهای دینی» ارزیابی میکند. این شورا در بیانیهای از مجلس آلمان میخواهد که «در مورد این مسئله امنیت حقوقی ایجاد کند و از جماعتهای دینی در مقابل هجمه حفاظت نماید».
«خاخامهای یهودی ممنوعیت ختنه را با هلوکاست مقایسه میکنند» (این سرتیتر اشترن است)
«کنفرانس خاخامهای اروپایی» رأی دادگاه کلن را حملهای سنگین به زندگی یهودی پس از هلوکاست میبیند. ریاست اتحادیه خاخامهای مسکو میگوید: «ممنوعیت ختنه موجودیت جماعت یهودی را در آلمان زیر سؤال میبرد. در صورتی که این رأی معتبر بماند برای یهودیان در آلمان آیندهای نمیبینم». اما او از این نقطه حرکت میکند که آزادی ختنه پسربچهها به دلیل مذهبی در قوانین آلمان لحاظ شود.
تا الان که شما خواننده گرامی دارید این جملات را میخوانید، حزب سوسیال دمکرات و سبزهای آلمان به صف طرفداران حق ختنه شوشول پیوستهاند. و حدس نزدیک به یقین من این است که بقیه احزاب هم به این جمع بپیوندند.
بین آلمانیها کم نیستند کسانی که واقعا مدل ختنهکرده را بیشتر دوست دارند. یکبار سالها پیش یک دوشیزه وجیههی آلمانی دلایل متقن طرفداری خود را برای من ـ که داشتم از خجالت آب میشدم ـ اینطور ذکر کرد:
نظر منو بخواید، اینطوری، هم از نظر بهداشتی بهتره، هم ـ اگه پیشداوری رو بذاریم کنار ـ خیلی قشنگتره!
همین دیروز بود که پدران آنها یهودیها، کمونیستها، کولیها و ... را دستهدسته به طرز آلمانی نابود میکردند. اما پس از گشت یک نسل با چنان آدمهای لطیفالطبع و نسبت به رنج حساسی روبرو هستیم، که از فکر رفتار مسلمانها با گوسفندان شبها تا صبح نمیخوابند.
«آیا این رفتار وحشیانه با قوانین حمایت از حیوانات ما خوانایی دارد»؟
یادم هست بحثها بالا گرفت. من بحث را دنبال میکردم و میدانستم این سروصداها راه به جایی نمیبرد. از چیز کوچکی خبر داشتم که فردی که استارت این بحث را زده بود، آن را نمیدانست، و آن اینکه: یهودیها هم گوسفند را دقیقا مثل مسلمانها سرمیبرند.
و همینطور هم شد. یعنی بالاخره بحثها، با یکی دو یادداشت در مورد تولرانس و احترام به برخی رسومی که با رسوم ما کمی فرق دارند، و اشاراتی مبنی بر اینکه یهودیان نیز برای تهیه گوشت «کوشر» که مسلمانها به آن حلال میگویند، حیوانات را ذبح میکنند و ... خوابید.
مدتی پیش باز اتفاق مشابهی افتاد. اینبار ماجرای ختنه یک بچه مسلمان به دادگاهی در کلن کشید. در جایگاه متهم پزشکی بود که پسربچه چهارسالهای را طبق خواست و تمایل والدین مسلمان او ختنه کرده بود.
ماجرا اینطور بوده است که «دو روز پس از عمل جراحی زخم سربازکرده و خونریزی میکند. مادر بچه را به اوژانس میبرد. دادستانی شهر کلن از این ماجرا با خبر شده و علیه پزشک مذکور شکایت میکند، اما دادگاه اول با توسل به این استدلال حکم به برائت او میدهد: رضایت والدین موجود بوده است، و ختنه یک رفتار آیینیسنتی است جهت نشاندادن تعلق فرهنگیمذهبی فرد مسلمان به جماعت خود.
در ادامه، این حکم مورد اعتراض دادستانی کلن قرار گرفت. دادگاه تجدید نظر برگزار شد. رأی این دادگاه با دادگاه اول متفاوت از کار درآمد. این دادگاه نیز حکم به تبرئه پزشک مورد اتهام داد، اما قضاوت خود را بر مبنای قانونی دیگری استوار کرد. دادگاه حق کودک بر «درستی جسمی» را فرای استدلالات مذهبی برای ختنه قرار داد. از پزشک مذکور به این خاطر رفع اتهام شد که هنگام ختنه نمیدانسته است که به عملی مجرمانه دست میزند. اما در این دادگاه ختنه به طور کلی به عنوان یک عمل مجرمانه [ایجاد جراحت] ارزیابی شد. در ادامه استدلال چنین میخوانیم: والدین میتوانند منتظر شوند تا کودک آنها خود تعین کند که شوشول(!) ختنهشده را به عنوان نشانهای بارز برای تعلق به دین اسلام میخواهد یا نه. این انتظار "حق تربیتی والدین نسبت به فرزند" را آنچنان مخدوش نمیکند. این قضاوت چند روز پیش منتشر شد و از زمان انتشار پشتوانهی حقوقی دارد». +
برای اینکه مسئله را بفهمیم، باید بدانیم این «پشتوانه حقوقی دارد» یعنی چه. من حقوق نمیدانم اما بر اساس چیزهایی که اینجا و آنجا خواندهام سعی میکنم این را توضیح دهم.
رأی یک دادگاه با پشتوانه حقوقی نقطه تلاقی یا تداخل بین قوه مقننه و قضاییه است. این رأی حکم دادگاه را لازمالاجرا میکند، با اینکه در قوانین جزایی، قانون ویژهای به صورت مشخص در ممنوعیت ختنه موجود نیست. پس از صدور چنین رأیی، قابل فهم است که پزشکان از اقدام به ختنه سربازمیزنند. در غیر اینصورت، قاضی بعدی که در نقطه دیگری از کشور با "جرم" مشابهی روبرو شود، دیگر در امر قضاوت آزاد نیست. زیرا در صورت رأی بر برائت متهم، دادستان با توسل به حکم دادگاه قبلی با این حکم مخالفت خواهد ورزید. (میبینیم که پشتوانه حقوقی حکم دادگاه شهر کلن به این حکم وزن «قانون» داده است). و از طرف دیگر، نمیشود در یک نظام قضایی عادلانه عمل واحدی یک بار مجرمانه و یک بار غیرمجرمانه تشخیص داده شود. در یک چنین نظامی «امنیت حقوقی» موجود نیست.
واکنش مسلمانها ضعیف بود. ریاست شورای مسلمانان گفت: این رأی دخالتی سنگین در آزادی مذهب است. ما با نگرانی و تأسف به این رأی مینگریم. ... این رأی برای مسلمانان مؤمن چالش وجدانی بزرگی ایجاد میکند.
من نمیدانم دادستان کلن که این پرونده را به دادگاه کشاند چطور فکر میکرده است. آیا او هم مانند طرفداران حقوق گوسفند از اینکه یهودیان هم مانند مسلمانان بدن کودکان خود را مجروح میکنند(!) بیاطلاع بوده است، یا نه. اما این بار دومیست که یهودیان به کمک مسلمانها میشتابند!
[قدر مسلم این که اگر می دانست، نمی توانست بنویسد: والدین میتوانند منتظر شوند تا کودک آنها خود تعین کند که شوشول(!) ختنهشده را به عنوان نشانهای بارز برای تعلق به دین یهود میخواهد یا نه].
مرکز شورای یهودیان آلمان رأی دادگاه را «یک دخالت بیمثال و دراماتیک در حق تعیین سرنوشت جماعتهای دینی» ارزیابی میکند. این شورا در بیانیهای از مجلس آلمان میخواهد که «در مورد این مسئله امنیت حقوقی ایجاد کند و از جماعتهای دینی در مقابل هجمه حفاظت نماید».
«خاخامهای یهودی ممنوعیت ختنه را با هلوکاست مقایسه میکنند» (این سرتیتر اشترن است)
«کنفرانس خاخامهای اروپایی» رأی دادگاه کلن را حملهای سنگین به زندگی یهودی پس از هلوکاست میبیند. ریاست اتحادیه خاخامهای مسکو میگوید: «ممنوعیت ختنه موجودیت جماعت یهودی را در آلمان زیر سؤال میبرد. در صورتی که این رأی معتبر بماند برای یهودیان در آلمان آیندهای نمیبینم». اما او از این نقطه حرکت میکند که آزادی ختنه پسربچهها به دلیل مذهبی در قوانین آلمان لحاظ شود.
تا الان که شما خواننده گرامی دارید این جملات را میخوانید، حزب سوسیال دمکرات و سبزهای آلمان به صف طرفداران حق ختنه شوشول پیوستهاند. و حدس نزدیک به یقین من این است که بقیه احزاب هم به این جمع بپیوندند.
بین آلمانیها کم نیستند کسانی که واقعا مدل ختنهکرده را بیشتر دوست دارند. یکبار سالها پیش یک دوشیزه وجیههی آلمانی دلایل متقن طرفداری خود را برای من ـ که داشتم از خجالت آب میشدم ـ اینطور ذکر کرد:
نظر منو بخواید، اینطوری، هم از نظر بهداشتی بهتره، هم ـ اگه پیشداوری رو بذاریم کنار ـ خیلی قشنگتره!
پ.ن. یک روز بعد:
اشپیگل: دولت [آلمان] خواهان رفع کیفر [رفع ممنوعیت] از ختنه است.
«دولت نسبت به رأی بحثبرانگیز دادگاه شهر کلن که ختنه را به عنوان [جرم] مجروحکردن جسم ارزیابی کرده بود، واکنش نشان داد. دولت اتئلافی متشکل از سوسیالمسیحی/ دمکراتمسیحی و لیبرالها قصد دارد هرچه سریعتر از ختنه رفع کیفر کند.
سخنگوی دولت اشتفان سایبرت میگوید: ما میدانیم که در مورد این مسئله یک راه حل فوری لازم است و معطلی جایز نیست».
انجام مسئولانه ختنه بایستی که در کشور ما مجاز و ممکن باشد».
اولا که با اون خانم آلمانی موافقم، یک چیز رو هم اضافه کنم که کیفش هم بیشتر است!
پاسخحذفبعد در مورد کل این داستان، در اینکه هالیوود همیشه سعی کرده به طرق مختلف یهودی ها رو اینتگریت کنه در جوامع اروپا و امریکایی که مسیحیت غالبه، شکی نیست. اما نتیجه این کار این شده که مردم حتی باسواد و آگاه کشورهای پر از مهاجر یهودی از جمله امریکا، المان، فرانسه و انگلیس، ندونند که سهودست چقدرررر سبیه اسلام است و در واقع از نظر احکام تقریبا یکی هستند و تفاوتها صرفا در ایده هاست و نه در عمل. بیشتر این مردم از خوک نخوردن و کلا کوشر خوردن یهودی ها، ختنه کردن، اجبار حجاب، آزاد بودن چند همسری، محدودیت های زیاد برای زنان و ... در دین یهودیت نااگاهند و فکر می کنند یهودیت کپی مسیحیت است با کتاب اسمانی متفاوت ، در حالیکه اینطور نیست و این جمله رو شاید بشه در مورد یهودیت و اسلام گفت، اما نه مسیحیت. خلاصه که خود این جماعت از یهودیت چیزی نمی دونند و اونوقت پای نظر و دفاع که می رسه، مسلمون همیشه محکوم و یهودی همیشه محبوبه، بعد به جاهای اینچنین که برمی خورند و می بینند ای بابا این دو تا که عینا مثل همند، بحران درست می شه.
اینجا هم من فکر نمی کنم یهودیت به کمک مسلمونها اومده، بلکه یهودیت معیار و محک درست و غلط قرار داده شده. که اگر در یهودیت هم چنین است، پس اوکی، راحت باشید! اما اگر صرفا مخصوص اسلام است، پس عقب مانده اید.
مدلشان این است کلا
درست می گید. منم اینطوری نوشتم، اما واقعا فکر نمی کنم یهودی ها به کمک مسلمونا شتافتند.
پاسخحذفمانی عزیز مرسی، دقیقا به خال زدی!
پاسخحذفهمون روزی که صدای رای این دادگاه بلند شد، بفکرم رسید، باز یه بیخبری شیرینکاری کرده و وقتی پرده بر افتد، برای جمع وجور کردن قضیه به چه دردسری خواهند افتاد.
کاش یکی وقتشو داشت و می تونست پیشرفت کاری اون جناب دادستان رو تعقیب کنه، ببینیم به کدام چسبلاغ تپه یی منتقل خواهد شد!
http://www.youtube.com/watch?v=rjGHJzYO9xk
!Daneben geschossen
پاسخحذفاین ویدئو منو پرت کرد به زمانهای دور :)
این آیین که ذکر کردید جز سنت ابراهیمی است بنابراین در ادیان مسلمان .یهودی ومسیحی رایج است...وبه اسلام تنها مربوط نمیشود...
پاسخحذفدر مسیحیت رایج نیست.
پاسخحذفختنه سورون سالواتوره بی نظیره!
پاسخحذفhttp://www.youtube.com/watch?v=qnBpd2gWC8I
چند سال پیش یه پیرمرد باحال افغان ماجرای کنار اومدنش با یک تاجر یهودی رو در یه جمع بخر بفروش مسیحی برای ما تعریف میکرد، در همین دانمارک. دقیقا این پیرمرد باهوش هم از همین در دراومده بود و با اون یهودیه همکاری چندساله داشت. و همون اول که با یهودیه داشته سرمذاکره رو باز میکرده، گفته که ببین شما کلی اینسپیریشن به ما دادی که از همون روز اول دوم زندگیمون با ماست و در کل نقاط تفاهم زیادی با هم داریم، بیا بقیه راه هم با هم باشیم که من یکی با این مسیحیا تو کسب و کار راحت کنار نمیام. :)
پاسخحذفمن خودم اینجا یه دوست یهودی دارم. اجدادش چندصدساله که اروپا زندگی می کنن، ولی رفتارش با دوست، تصور از خانواده، احترام به پیرها ... اصلا طوری که مثلا یه مهمونی رو برگزار می کنه ... ایناش خیلی بیشتر به «ما» شبیه اه، تا به اروپایی ها.
پاسخحذفسنگسار رو هم دارند یهودی ها. گویا که اساسا اولین باری که در صدر اسلام سنگسار انجام شده هم مربوط به ماجرایی بین یهودیان خیبر بوده
پاسخحذف