۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۱

بی‌بی‌سی/ اطلاع رسانی

نوشته زیر برگردان یه نوشته از بی‌بی‌سی فارسی‌اه به زبون محاوره:

شخصی رو که می‌گفتن استاد فیزیک دانشگاه تهرانو ترورکرده اعدام کردند. تو اطلاعیه دادستانی ازش به عنوان «جاسوس موساد و عامل ترور شهید مسعود علیمحمدی، از دانشمندان هسته‌ای» نام برده شده. می‌گن اسرائیل آموزش دیده. دادستانی میگه به همه اتهاماش اعتراف کرده.

چارپنج ماه پیش تو تلوزیون دولتی اعترافاشو پخش کرده بودن. حکومت ایران اعترافای متهم‌های سیاسی و امنیتی رو تو تلوزیون پخش می‌کنه. معمولا همین اتهاما مبنای صدور حکم قرارمیگره.
حقوق‌دانا این نوع اعترافا رو قبول ندارن. از این نوع اعترافا در موارد خیلی محدود اگه با فاکت‌های دیگه همراه باشه میشه استفاده کرد.

خبر اعدام این شخص درست وقتی منتشر شده که گفتگوهای هسته‌ای ایران و غرب شروع شده.

اسرائیلی‌ها اعترافای «این جوان ایرانی» رو به داستانای تخیلی‌جاسوسی تشبیه کردن. میگن دروغه [صحت آن را مورد سئوال قرار دادند].

بعضی از سایت‌های مخالف حکومت‌ هم میگن شک داریم این شخص ربطی به ترور دانشمند هسته‌ای داشته باشه. میگن این شخص طرفدار احمدی‌نژاد، و عضو یکی از نهادای امنیتی ایران‌ بوده. اما حکومت ایران اینو تأیید نکرده.

علیمحمدی استاد فیزیک دیماه ۸۸ بود که ترور شد. ده روز بعد از انتخابات. زمان اعتراضا.
اونروزا حکومتی‌ها و رسانه‌های دولتی می‌گفتد علیمحمدی طرفدار حکومته. ولی بعضی از سایت‌های مخالفان می‌گفتند طرفدار میرحسین بوده. میگفتن، حضور گسترده نیروهای امنیتی در مراسم تشیع علیمحمدی نشون میده حکومت می‌خواد نذاره سبزها تو این مراسم شرکت کنند.

یه سایت‌هایی هم بودن که می‌گفتن علیمحمدی اصلن اهل سیاست نبوده.

حکومت می‌گفت، ترور علیمحمدی به هدف جلوگیری از پیشرفت برنامه‌های اتمی کشور بوده.
ولی منابع دیگه می‌گفتند رشته تحصیلی او ربطی به برنامه‌ای هسته‌ای نداشته.

بعد از ترور علیمحمدی به چهار متخصص دیگه هم حمله تروریستی شد که سه نفرشون کشته شدند. حکومت به همه اینا میگه «دانشمند هسته‌ای».

حکومت ایران همه ترورها رو تلاش دشمنان برای جلوگیری از پیشرفت هسته‌ای معرفی می‌کنه.

حکومت برخی کشورای خارجی رو به دست داشتن در این ترور متهم می‌کنه. اما نه فقط. بلکه میگن شورای امنیت و آژانس انرژی اتمی هم با درز اطلاعات باعث شناسایی دانشمندای هسته‌ای، و نهایتا ترور اونا شدن.

* * *


نوشته زیر به قلم یکی از روزنامه نگارهای رسانه معروف اشپیگل آلمان است در مورد یکی دیگر از فیزیکدان‌های ترورشده ایران: داریوش رضایی. ماجرا به پارسال، به پیش از مرگ مرحوم مصطفی احمدی روشن آخرین قربانی ترور محققان ایرانی برمی‌گردد:

استراتژی کشنده اسرائیل
محققان هسته‌ای ایرانی یکی پس از دیگری قربانی قتل‌های زنجیره‌ای می‌شوند. آیا این اقدام موساد علیه بمب اتمی ایران است؟
اهود برک نخست‌وزیر اسرائیل وقتی هفته گذشته از او پرسیده شد، آیا اسرائیل در ترور محقق هسته‌ای ایران دست داشت است گفت: «اسرائیل جواب نمی‌دهد». آدم طور دیگری روی بیگناهی تأکید می‌کند. لبخندی که هنگام ادای این جمله لب‌های او را آراسته بود، احتمالا خوب حساب‌شده بود. اسرائیل می‌گذارد شرکت خود در این اقدام به صورت شبهه باقی بماند. در محافل امنیتی، در دست‌داشتن اسرائیل در این سؤقصد چندان تردیدی وجود ندارد. یک منبع خبری اشپیگل متعلق به محفل امنیتی اسرائیل به ما گفت: این اولین عمل صدادار تمیر پادرو رئیس جدید موساد است [سازمان‌های امنیتی معمولا بی‌صدا کار می‌کنند. توضیح از من].

هفته پیش داریوش رضایی در یک سؤقصد جان‌باخت. او قربانی زنجیره‌ای از سؤقصدهای تأمل‌برانگیزی شد که عده‌ای ناشناس به این وسیله از بیست‌ماه پیش گروه فیزیکدان‌های برگزیده جمهوری اسلامی را کوچک می‌کنند* (dezimieren).
داریوش رضایی ۳۵ ساله در برابر مهدکودک دخترش در ناحیه گردن مورد اصابت گلوله‌های کشنده قرار گرفت. بنابر اخبار رسانه‌های ایران سؤقصدکنندگان دونفر بوده‌اند که با یک موتورسیکلت موفق به فرار می‌شوند.

ضربه عقب‌ران به برنامه هسته‌ای ایران
این مردی که در برابر دیدگان همسر و دخترش کشته شد که بود؟ طبق گزارش رسانه‌های اسرائیل او دکتر فیزیک بود و در ساخت یک چاشنی برای بمب اتمی فعال بود. او هر روز در یک مرکز تحقیقاتی برای علوم هسته‌ای در شمال تهران دیده شده بود. نماینده یکی از کشورهای عضو آژانس انرژی اتمی در وین به خبرگزاری آشوتیتدپرس گفت، قربانی به قتل‌رسیده واقعا روی ساخت کلید چاشنی‌هایی که برای بمب اتمی مناسب است کار می‌کرده است.

این را ‌که آیا مرگ رضایی در برنامه اتمی ایران به طور محسوس اختلال ایجاد می‌کند، می‌توان از واکنش مقامات رسمی ایران فهمید: کاظم جلالی ریاست شورای امنیت مجلس ایران می‌غرید که قتل فیزیکدان ایرانی نشان‌دهنده سردرگمی آمریکا و اسرائیل در مورد اهداف هسته‌ای ایران است.
داریوش رضایی از شروع سال ۲۰۱۰ سومین فیزیکدان ایرانی است که شغل او جان او را گرفت [به آلمانی: شغل خود را با زندگی خود پرداخت].

ـ در ژانویه ۲۰۱۰ فیزیکدان هسته‌ای مسعود علیمحمدی، هنگامی که یک بمب فعال‌شده از راه دور کنار اتومبیل او منفجر شد، مرد. او طبق برآورد غربی‌ها از گروه محققان هسته‌ای برگزیده ایران بوده است.

ـ در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۰ مهاجمان ناشناس دست به دو سؤقصد زند ... مجید شهریاری، پروفسور فیزیک اتمی، شاغل در بخش تخصص انتقال نویترونی که برای ساخت بمب اتمی مهم است، از این انفجار جان سالم به در نبرد. همسر او شدیدا مجروح شد.

ـ همزمان به فریدون عباسی حمله می‌شود. این متخصص جداسازی ایزوتپ‌ها، متوجه موتوسوار شده و با همسرش از اتومبیل بیرون می‌پرد ...


ایران حدس می‌زند آمریکا و اسرائیل در پس این ترورها باشند
تهران منشاء این تروها را «مثلت شوم» آمریکا، اسرائیل و ایادی مزدبگیر آن‌ها می‌داند. واشنگتون هرگونه اتهامی را رد می‌کند: یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه در ارتباط با مرگ رضایی می‌گوید: «ما در این ماجرا دخالت نداشته‌ایم». در مقابل، اسرائیل سکوتی چندمعنایی می‌کند.

در محافل امنیتی اسرائیل گفته می‌شود که این کشتن‌ها بخشی از یک کامپین هستند که بایستی برنامه اتمی ایران را مختل کند یا حداقل از سرعت آن بکاهد. این تاکتیک تنها به اعمال خشونت محدود نمی‌شود. حمله سایبری با ویروس استاکس‌نت که در تابستان ۲۰۱۰ بخشی از برنامه اتمی ایران را از کار انداخت نیز باید قسمتی از حمله پنهان اسرائیل علیه ایران باشد.

منبع خبری یادشده به اشپیگل می‌گوید: این عملیات پنهانی به نظر تندروهای نظامی اسرائیل به اندازه کافی ثمربخش نیست. صدای طرفداران بمباران ایران بین نظامیان نیروی هوایی اسرائیل هرروز بلندتر می‌شود. به گزارش یوسی ملمان متخصص امور امنیتی که در روزنامه هاآرتص آمده است، بحث در مورد این‌که تا چه حد «کامپین‌های قتل» مؤثرند، و آیا به هدف خود می‌رسند، داغ است. علاوه بر این اسرائیل به دلیل عملیات مأموران خود در خارج زیر فشار انتقاد شدید قرار دارد.

موساد هنوز می‌تواند استراتژی خود را اعمال کند
تا به حال متخصصین موساد توانسته‌اند این موضع خود را پیش ببرند که بهترین راه برای به عقب اندختن ساخت یک بمب اتمی حمله به چهره‌های کلیدی و تأسیسات اتمی ایران است. اما این که تا چه زمانی نتایاهو از این توصیه پیروی کند معلوم نیست. این را در اسرائیل می‌دانند که «سرویس‌ امنیتی خارج»، در صورتی که بخواهد جدال علیه ایران را تنها با همکاری مأموران خود پیش ببرد، منافع خود را دنبال می‌کند. منبع اطلاعاتی یادشده می‌گوید: تا زمانی که موساد هدایت مبارزه علیه بمب اتمی ایران را در دست داشته باشد، بودجه‌های بزرگ دریافت می‌کند.
آیا در آینده حمله‌ای آشکار به تأسیسات اتمی ایران صورت خواهد گرفت؟ جواب این پرسش به این بستگی دارد که کدام یک از نهادهای اسرائیلی برنده این جنگ قدرت خواهد بود. نظامیان یا سرویس امنیتی؟ اینجا هم مانند جاهای دیگر، دعوا سر پرستیژ است.



* در ذهنیت این نویسنده آلمانی (Ulrike Putz)، به قتل رساندن دانشمندان ایرانی «کوچک کردن (decimate) گروه فیزیکدان‌های جمهوری اسلامی» نام گرفته است. این احتمالا بی‌شباهت به طرز حرف‌زدن پدر او در مورد یهودیان بازداشتگاه‌های نازی‌ها نیست/ یا این عبارت: «مسعود علیمحمدی، هنگامی که یک بمب ... کنار اتومبیل او منفجر شد، مرد»/ یا این یکی: «مجید شهریاری ... از این انفجار جان سالم به در نبرد»/ یا: «کاظم جلالی ریاست شورای امنیت مجلس ایران می‌غرید که ...».

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر