… وقتی به خود آمدم دیدم با خود سرگرم گفتگویم. اتفاقا گفتگوی خوبی بود که در آن حقیقت مثل یک ستاره میدرخشید. اما ویژگی اصلی ستارههای روشن این نوع گفتگوها این است که با بهخودآمدن آدم، خاموش میشوند!
وضعیت نابسامان این دوران را میبینید؟
ترسم از زمانیست که با نوستالژی از این روزها به عنوان دوران صلح و صفا یاد کنیم.
بعضیها اینطور هستند. وقتی ناراحت اند گمان میکنند همه ناراحت اند و برعکس هر وقت احساس خوشحالی میکنند، دنیا را خوشحال میبینند. نوعی بیماریست که من نیز کمی به آن مبتلا شدهام. هروقت ناامیدم، فکر میکنم همه ناامیدند، و وقتی میترسم، فکر میکنم همه باید مثل من ترس داشته باشند. به عنوان مثال الان فکر میکنم همگی به نوعی بلاتکلیفی و گیجی دچاریم (و کمشدن سروصدا در گوگلپلاس و بیعملی دوستان را هم به بلاتکلیفی و گیجی همگانی تعبیر میکنم)، در صورتی که هیچ بعید نیست فقط من گیج باشم.
شیرازه دنیا در حال فروپاشیست. وارد دوران جدیدی میشویم که هیچ دری دیگر روی پاشنه قبل نمیچرخد. دوران جدید تا پشت دیوار خانه ما آمده است و به تخریب آن مصمم است. یک هیولای پرزور. فکر میکنم این مسئله به صورت عاجل به ما مربوط است. شما اینطور فکر نمیکنید؟
آیا درست است که آدم ترسهای خود را به دیگری منتقل کند؟ بخصوص وقتی که به یقین نمیداند که وجود آنها مبتنی بر واقعیت/ و موجه است، یا وضعیت روانی اوست که آنها را تولید میکند؟ فکرها و توهمات مالیخولیایی یک غارنشین جداافتاده، که فاکتها و مستندات او روی بنیانهای سستی نظیر «جایی خواندم»، «خودم شاهد بودم»، «در وبسایت نوشته بود»، «در اخبار شنیدم» یا «در یوتیوب دیدم» استوار است.
نه. من مجاز نیستم دیگری را در ترسهای خودم شریک کرده باعث دلهره و انقباض روح آدمهایی شوم که شاید بیخیال این حرفها مشغول زندگی روزمره خود هستند. به جای اینکار بهتر است قرصم را بخورم.
چقدر احتمال داره اکانت گوگل پلاس رو بذارید که اونجا هم بشه نوشتههاتون رو پیگیری کرد؟
پاسخحذفالان فهمیدم منظورتون چی اه!!
پاسخحذفبالای صفحه دست راست آیکون +G
جستارتاً پیشنهاد میکنم این لینک را جایگزین کنید:
پاسخحذفhttps://plus.google.com/u/0/100272226564894998203/posts
لینکی که شما گذاشتهاید ظاهراً مربوط به نسخه موبایل گوگل پلاس است که اشکال دارد.
مرسی. درستش کردم.
پاسخحذف