۱۰ فروردین ۱۳۹۱

ب

این «شخص»ی را که باید اول معرفی کنم، خیلی‌ها می‌شناسند یا حتی شخصا (حتی بدون این که او را شناخته باشند) با او حرف زده‌اند. در گذشته، طوری که در روایات آمده است، فعالیت بیشتری داشته است، و قدیمی‌ها او را به اسم می‌شناسند، اما در دوران جدید از آن‌جایی که کمتر نام او شنیده می‌شود، بعضی‌ها بر این تصورند که او از کار بیکار شده و دیگر هیچ فعالیتی‌ای در امور بشری ندارد. درست حدس زدید. صحبت از هاتف است، گوینده‌ای که صحبت معمولی او «آواز» است.

در باره هویت و نقش هاتف، تصور من این است که حق تعالی جهت رساندن قوانین و پیام‌های کلی به عموم بشر، پیامبران را فرستاده است، اما برای جواب‌دادن به سؤال‌ها و تردید‌های فردی و روشن کردن تبصره‌ها و وارد شدن به گفتگوی خصوصی با این یا آن فرد هاتف را می‌فرستد. به عبارتی دیگر، هاتف پیام‌آور خداوند بخشنده مهربان است با فرد مشکل‌دار/ رابط مستقیم ما با شخص پروردگار.
امروز با خداوند مکالمه کوتاهی داشتم. [چرا این‌طور نگاه می‌کنید؟ همه آدم‌ها با خدا حرف می‌زنند. این اصلا عجیب نیست]. در یک لحظه سانتی‌مانتال به ذهنم گذشت که بگویم: ای خدا! دل مرا از افکار شیطانی پاک کن! اما پیش از به زبان‌آوردن این جمله، صدای هاتف را شنیدم. آواز داد که: حق جل‌جلاله می‌فرماید این برای من آسان است، اما در صورت اجابت، ممکن است دیگر هیچ فکری برای تو نماند! می‌دانی چه می‌خواهی؟

۱ نظر: