خب این خیلی طبیعیه که آدم بخواد خودشو از زاویه قشنگ به دیگرون نشون بده. بین زنا که این تمایل اصلن خیلی طبیعیه. شاید بعضی از زنایی رو که میشناسید٬ اگه صب وقتی از حموم میان بیرون ببینید نشناسیدشون. همینطورم بعضی از مردایی که باهاشون آشنایید شاید اگه کتوشلوار مارکدارشونو دربیارن٬ ممکنه یهو بهجا یه مهندس محترم و خوش برخورد فارغالتحصیل شریف٬ آدمیرو ببینید که انگار سهوا روی ژاکت پشمی کلفتش زیرپیرنی رکابی پوشیده. (البته تا اینجاش اشکالی نداره. پیش میاد. اما اگه شانس بیارین و یه زنجیر کلفت طلا هم گردنش باشه دیگه زدید توی خال!)
تلاش بشری برا پوشوندن "کاستی"ها٬ یا چیزایی که به نظر کاستی میرسن همسن تاریخ بشره. این درست٬ اما با خود تاریخ نباس این کارو کرد. تاریخ «Die Geschichte» در زبان آلمانی مؤنثه. به تاریخ باید طوری نگاه کرد که انگار همین الان از حمام دراومده (اگه مذکر میبود میگفتیم: باید کتوشلوارشو دراورد٬ بعد نگاش کرد).
داریوش بعد از کورش به سلطنت رسید. شاه پرکاری بوده. اولین جادهسازی رو داریوش راهانداخت. راهی که به نام «راه شاهی» مشهوره٬ به معنی واقعی کلمه «شاهراه» ایران و اولین شاهراه بینالملی جهانه. توی ویکیپدیا کارای بزرگشو لیست کرده: تقسیمات کشوری٬ درستکردن لشگر جاویدان٬ تنظیم مالیاتها و ... اما یکی از کارای بزرگش (که البته بعدا بهش گذرا اشارهای میشه) توی این لیست نیست و اون تشکیل یه سازمان اطلاعاتی مخفی سراسریه به نام چشموگوششاه*. شبکه وسیعی متشکل از خبرچینها و مفتشین ناشناس: نوعی «سربازان گمنام شاه». (بذارید اینجا برا اونایی که دایما دلشون میخواد «مفتخر» باشن اینو بگم: سازمان «چشموگوششاه» از نظر تاریخی مادر تموم سازمانای اطلاعاتیه. یعنی وقتی «کا گ ب»٬ سیا٬ موساد و اینتلیجنتسرویس روی درخت بودن٬ توی امپراطوری بزرگ شما کسی توی آلونک خودش آب میخورد به گوش شاه میرسید). خب فکر میکنید هدف داریوش از درست کردن این سازمان چی بوده؟ این بوده که مواظب باشه همهجای کشور٬ مردم از حقوقایی که روی اون منشور لب طاقچه نوشته شده حتمنحتمن برخوردار بشن؟ من زیاد تاریخ نمیدونم٬ ولی اینطور فکر نمیکنم. کار اینجور سازمانا هیچوقت اجرای حقوق بشر نبوده. البته به اون دسته از نوادگان داریوش که معتقدند امروزه اینتلیجنتسرویس٬ سیا٬ موساد و امثالهم میخوان حقوقبشر توی ایران اجرا بشه٬ حق میدم با من همنظر نباشن (+).
۲۳شهریور۸۹
* اسم این سازمان در ویکیپدیا: «چشم و گوش دولت»!
تلاش بشری برا پوشوندن "کاستی"ها٬ یا چیزایی که به نظر کاستی میرسن همسن تاریخ بشره. این درست٬ اما با خود تاریخ نباس این کارو کرد. تاریخ «Die Geschichte» در زبان آلمانی مؤنثه. به تاریخ باید طوری نگاه کرد که انگار همین الان از حمام دراومده (اگه مذکر میبود میگفتیم: باید کتوشلوارشو دراورد٬ بعد نگاش کرد).
داریوش بعد از کورش به سلطنت رسید. شاه پرکاری بوده. اولین جادهسازی رو داریوش راهانداخت. راهی که به نام «راه شاهی» مشهوره٬ به معنی واقعی کلمه «شاهراه» ایران و اولین شاهراه بینالملی جهانه. توی ویکیپدیا کارای بزرگشو لیست کرده: تقسیمات کشوری٬ درستکردن لشگر جاویدان٬ تنظیم مالیاتها و ... اما یکی از کارای بزرگش (که البته بعدا بهش گذرا اشارهای میشه) توی این لیست نیست و اون تشکیل یه سازمان اطلاعاتی مخفی سراسریه به نام چشموگوششاه*. شبکه وسیعی متشکل از خبرچینها و مفتشین ناشناس: نوعی «سربازان گمنام شاه». (بذارید اینجا برا اونایی که دایما دلشون میخواد «مفتخر» باشن اینو بگم: سازمان «چشموگوششاه» از نظر تاریخی مادر تموم سازمانای اطلاعاتیه. یعنی وقتی «کا گ ب»٬ سیا٬ موساد و اینتلیجنتسرویس روی درخت بودن٬ توی امپراطوری بزرگ شما کسی توی آلونک خودش آب میخورد به گوش شاه میرسید). خب فکر میکنید هدف داریوش از درست کردن این سازمان چی بوده؟ این بوده که مواظب باشه همهجای کشور٬ مردم از حقوقایی که روی اون منشور لب طاقچه نوشته شده حتمنحتمن برخوردار بشن؟ من زیاد تاریخ نمیدونم٬ ولی اینطور فکر نمیکنم. کار اینجور سازمانا هیچوقت اجرای حقوق بشر نبوده. البته به اون دسته از نوادگان داریوش که معتقدند امروزه اینتلیجنتسرویس٬ سیا٬ موساد و امثالهم میخوان حقوقبشر توی ایران اجرا بشه٬ حق میدم با من همنظر نباشن (+).
۲۳شهریور۸۹
* اسم این سازمان در ویکیپدیا: «چشم و گوش دولت»!
جهت اشتراک از این فید استفاده کنید:
http://4divari-mani.blogspot.com/feeds/posts/default?alt=rss