۲۹ مرداد ۱۳۹۴

حدودا قیمتی سرسام‌آور!

هزینه ممنوع الکاری شجریان،خروج بیش از ۳میلیارد دلار ارز!
باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران، ایسکانیوز:
تمام کشورهای دنیا در هر سطح از توسعه یافتگی معمولا به دنبال این هستند که به طرق مختلف جلوی خروج ارز از کشورشان را بگیرند. حفظ  ذخیره های ارزی و سرمایه های مالی  در هر کشور به قدری مهم است که همه کشورهای دنیا به هر نحوی در یک رقابت چراغ خاموش و مداوم به دنبال این هستند که نه تنها سرمایه های ملی خود را در مرزهای جغرافیایی خود حفظ کنند، بلکه تلاش مضاعفی نیز دارند که به هر نحوی این سرمایه را بیشتر کنند. حال در این شرایط با برگزاری کنسرت محمدرضا شجریان ... در ترکیه و ممنوع الکاری این خواننده در کشورش، برای اجرای دو روز کنسرت این خواننده ۱۱ میلیاردتومان پول از ایران خارج می شود.
پاراگراف بعد کمی در باره سیاست اقتصادی حرف میزند که بی‌شباهت به سخنرانی مهندس حلبیسازی شریف در مورد ابنخلدون نیست، و میکوشد با مثالهایی به خواننده بفهماند که سیاست اقتصادی باید سرمایه را حفظ و از خروج آن جلوگیری کند، و ادامه میدهد:
 با این حال اما این موضوع در بخش فرهنگی کشورمان مورد اغفال واقع شده استشاید نمونه بارز این امر ... برگزاری کنسرت محمدرضا شجریان و همایون شجریان در استانبول ترکیه است [باشد]. محمدرضا شجریان ... شش سال از اجرای کنسرت در کشور خود محروم است. این در حالی است که علاقه وافر ایرانیان  به این خواننده تا حدی است که همیشه پیگیر اجرای کنسرت این هنرمند هستند. ... شجریان مجبور می شود که کنسرت خود را در کشوری غیر از ایران برگزار کند. ... اما نکته مهمی که در این گزارش قصد مطرح کردن آن را داریم هزینهای است که قرار است در این ماجرا شود. پتانسیل قویای که می تواند هزینه فرهنگ این کشور شود، و موج قوی‌ای در شرایط فرهنگی ایجاد کند. اما این سرمایه به همین راحتی سرریز کشور همسایه می شود.  ... همین کنسرت محمدرضا شجریان را در نظر بگیرید، با یک حساب سرانگشتی می توان تخمین زد (این یکی از نشانههای شناسایی مهندسهای اقتصاد است که ابزار آنها در بررسی سیاست اقتصادی «سرانگشت» است) که این گونه برنامه ها چه میزان از سرمایه ملی را از کشورمان خارج میکند. خبرنگار ایسکانیوز درتماس با یک آژانس مسافرتی  هزینه مسافرت به استانبول به مدت چهار روز را پرس و جو کرد.. ... هزینه هر شخص در تاریخ مشخص شده برای کنسرت محمدرضا و همایون شجریان ... به طور میانگین ۴روز در هتل سه یا چهار ستاره حدود ۲میلیون تومان است.... با اضافه کردن هزینه خورد و خوراک، خرید سوغاتی، استفاده از خدمات گردشگری و تفریحی و ...حتما این رقم به بالای ۳ میلیون تومان خواهد رسید! که با یک حساب سر انگشتی و بدون حساب کردن هزینههای جانبی ۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان از کشور خارج می شود. ... از طرفی بلیت های این کنسرت دارای ۱۵ قیمت متفاوت بر حسب شرایط سالن هستند. کمترین قیمت این بلیت ها ۳۰دلار و بیشترین آنها ۲۹۰دلار است. حال اگر میانگین این قیمت را ۱۶۰ دلارحساب کنیم  با این حساب که می دانیم ظرفیت سالن ۲۲۰۰ نفر است و در دو روز اجرای کنسرت ۴۴۰۰ نفر تماشاچی این کنسرت خواهند بود، ضرب تعداد ۴۴۰۰ در ۱۶۰ دلار با احتساب اینکه کل ظرفیت سالن پرباشد مساوی است با  ۷۰۴ هزار دلار  معادل ۲ میلیاردو ۳۲۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است این میزان ارز کشور که حدودا قیمتی سرسام آور است به همین سادگی از کشور خارج می شود و بخش اعظم آن به جیب میزبانان ترک این کنسرت می رود


جمعا حدود یازدهمیلیارد تومن یا ۳میلیون دلار
- پیش از هرچیز باید گفت که هزینه خروج ارز از کشور کوچکترین ضایعه و زیانیست که ممنوعیت کاری استاد شجریان برای کشور ایجاد میکند
- دوم این‌که عنوان مقاله که ممنوعیت کاری استاد در ایران باعث خروج ۳ میلیارد دلار ارز از کشور می‌شود کمی اشتباه است! ماشین حساب سرانگشتی مهندس هزینه را دومیلیاردو نهصد و نود هفت میلیون دلار زیادی حساب کرده است!
- بخشی از دوستداران استاد، غیر از آنهایی که مقیم ترکیه هستند تا جایی که میدانم از کشورهایی غیر از ایران به ترکیه سفر میکنند
- بین مسافرانی که از ایران به ترکیه میروند، احیانا کمتر کسی پیدا میشود که تنها به خاطر شنیدن آواز آسمانی استاد دست به این کار بزند
- قسمت بزرگی از دلارهای توریست‌های شجریان‌دوست صرف «خرید سوغاتی، استفاده از خدمات گردشگری و تفریحی» میشود که به موسیقی خسرو آواز ایران ربط مستقیمی ندارد.
- مهندس در یازدهمیلیارد مورد بحث، پول بلیط رفتوبرگشت مسافران را نیز لحاظ کرده است. فرض نانوشته بر این است که آن‌ها همگی از خطوط هواپیمایی غیرایرانی استفاده می‌کنند.
- حداقل ده‌هاهزار دلار از رقم بالا اجرت استاد آواز ایران محمدرضا شجریان و گروه نوازندگان است که بخش اعظم آن در صورتی که استاد آواز ایران بانک‌های ایران را به بانک‌های سوییس یا کانادا ترجیح بدهند (که یقینا این‌طور است) به ایران برمی‌گردد. 
و همه اینها را که از آن یازدهمیلیارد تومان کسر کنیم، احتمالا رقم ناچیزی باقی می‌ماند که در مقایسه با بودجه فرهنگی کشور (برای سال ۹۲/ ۵۵۰۰ میلیاردتومان) پولخردی بیش نیست. و دارای آن «پتانسیل قوی‌ای» نیست که بتواند «هزینه فرهنگ این کشور شود، و موج قوی‌ای در شرایط فرهنگی ایجاد کند». 

یک نکته دیگر در این نوشته که نباید از کنار آن گذشت، یاوهگویی و اهانت نویسنده یا نویسندگان باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران به ملت‌های همسایه است، که پرداختن به بندبند آن لازم نیست، و آنرا یکجا نقل میکنیم: 
شجریان مجبور می شود که کنسرت خود را در کشوری غیر از ایران برگزار کند. کشوری که اولا از لحاظ مسافت نزدیک به خاک ایران باشد ... کشورهایی که سابقه رفتارهایشان همیشه نشان دهنده خصومت نهانی آنها با ایرانیان بوده است. رفتارهای نژادپرستانه ترک ها و اعراب موضوعی نیست که بتوان از آن به راحتی عبور کرد. ترکیه کشوری است تا چند ده سال پیش از لحاظ توسعه یافتگی بسیار عقب تر از ایران بود و مسلما در قبال سابقه طولانی چندهزارساله ایران حرفی برای گفتن نخواهد داشت، اما با این حال به خصوص در سال های اخیر با توجه به شرایط خاص ایران توانسته منطقه جذابی برای گردشگری ایرانیان محسوب شود،در حالی که در رفتار تحقیرآمیز خود نسبت به ایرانیان تغییری ایجاد نکرده استحال این که آیا اجرا در کشورهای همسایه ای چون دبی و ترکیه در شان استاد مسلم موسیقی ایرانی هست یا نه بحثی است که نتیجه گیری آن را به عهده خود خوانندگان می گذاریم.

شجریان با برگزاری کنسرت در ترکیه و دبی جواب سؤال بالا را در عمل داده است. و میتوانیم از این نقطه حرکت کنیم که او از شأن خود آگاه است. و یقینا مطلعشدن از وجود چنین طرفدارانی پیشانی مبارک استاد عظیم‌الشأن را نمدار خواهد کرد.



هیچ نظری موجود نیست: