۰۳ فروردین ۱۳۹۰

سیر وقایع

عیدتون مبارک. امیدوارم سال جدید برای شما سال بهتری باشه. اینو فقط برا شما نمی‌گم٬ یعنی خودم هم در این امیدواری بدون «نفع» شخصی‌ نیستم. سالی که برای شما بهتر باشه٬ حتما حتما برای من هم بهتره.

*

­­-­ پیاده شو با هم بریم!
- نمیشه! برات متاسفم!

مثل دیالوگ بین گاوچرونای آمریکاییه. اما دنیا فیلم وسترن نیست. یا هست؟
اگه اونی رو که سواره بهش بگیم «سیر وقایع»٬ اونی که متأسفانه باز کنار جاده می‌مونه ماییم. جهان سوم یعنی این. یعنی جایی که آدم‌ها در وقت لزوم اون توانایی‌ای رو که باید داشته باشند ندارند٬ و سر تصمیم‌گیری‌های نهایی دیر می‌رسند. غایب‌اند. جهان سوم یعنی جهانی که برای آن تصمیم گرفته می‌شود.

یه عده‌ایی هم جای «سیروقایع» میگن «سیل وقایع» یا «سیل بنیان‌کن وقایع»٬ و دلشون خوشه: چون تورا نوح است کشتیبان٬ راحت باش!
یه منظر دیگه هم هست: بعضیا به «سیروقایع» میگن «چرخ». بله ... بله درسته! ... همون بدکردار بی‌دین بی‌آیین که سر کین داره با ما! و شجریان نازنین به نمایندگی ما دایما نفرینش می‌کنه.
من سر این حرفم هستم: وظیفه بحث‌های دقیق در مورد وقایع امروز٬ که «چی شد که این‌طوری شد»/ «اگه چیکار می‌کردیم این‌طوری نمی‌شد» پنجاه‌سال دیگه به عهده‌ی نسل‌های بعدی ماست. فرهیختگان ما که قرار است در کتاب‌های ارزشمند خود با تیزهوشی ویژه ایرانی وقایع امروز را شناسایی کنند الان احتمالا در حال مکیدن پستونک هستند.
فعلا بهترین کاری که از ما برمیاد همون کار شجریانه. پس بیاید هم‌صدا نفرین کنیم: الهی پنچر شی ای چرخ!

۳ فروردین ۹۰