۰۶ شهریور ۱۳۹۴

سوریه - غرب مقصر است

هزینه یک انقلاب دمکراتیک چقدر میتواند باشد؟ اروپا و ایالات متحده فاجعه را در سوریه شعلهور ساختنداین جنگ هیچگونه وجاهتی ندارد.
نوشته: راینهارد مرکل، استاد «فلسفه حقوق» دانشگاه هامبورگ، منتشرشده در روزنامه فرانکفورتر آلگماینه:

غرب مقصر است
در سوریه غرب، تقصیر بزرگی را بار خود کرد، نه طوری که اغلب گفته میشود، به این دلیل که در حمایت از مقاومت علیه سلطهی استبداد تأخیر و تعلل کرد، بلکه برعکس، به دلیل تبدیل ناموجه این مقاومت به یک جنگ داخلی جنایتکارانه، حمایت از/ و مشارکت در آن. هزینه «جانبداری اخلاقی» را بیش از صدهزار قربانی و در میان آنها دهها هزار غیر نظامی با زندگی خود پرداختهاند، و تا زمانی که این رقص مرگ به پایان برسد، انسانهای خیلی بیشتری قربانی خواهند شد.
استراتژی «دخالتگرایی دمکراتیک» شکلی از حمله است که از زمان هجوم به عراق این‌طور نامیده میشود. تغییر رژیم با استفاده از ابزار نظامی و با هدف ایجاد نظم دمکراتیک. مهاجمان در مورد عراق سرخود عمل کردند. دلیل جنگ طوری که میدانیم خیلی ساده تغییر کرد. وجود سلاحهای کشتارجمعی معلوم نشد، اما ما به هر حال یک ملت تحت ستم را آزاد کردیم، و این هدف نیز، حمله را موجه میکند!
رذیلانهترین نوع بازی
اتفاقی که در سوریه واقع شد، ظاهرا نوع خفیفی از حمله است، که در آن سرنگونی رژیم به عهده اپوزیسیون داخلی گذاشته شده و از خارج ترغیب و حمایت تسلیحاتی میشود. این در حقیقت رذیلانهترین نوع بازیست. نه زیاد به این خاطر که در کنار بیزینس مرگ، ریسک کشتهشدن هم نصیب دیگران میشود، بلکه به این خاطر که باعث شعلهورساختن نفرتانگیزترین شکل جنگ، یعنی جنگ داخلی میگردد.
به هر حال دخالتگران نقش بیگناهان را بازی میکنند. این، توجیه اعمال آنها را پیش چشم جهانیان راحت میکند: «ما نیستیم که میکشیم، سوریهایها میکشند. ما فقط از یک ملت تحت ستم حمایت میکنیم». ظاهرا میشود از این طریق به هالهای اخلاقی دست یافت. و عجیب این است که این هاله اخلاقی بدون مخالفت قابل توصیفی به دست میآید

تا جایی که من میبینم سؤال بنیادین مطرح نشده است، چه برسد که جوابی به آن داده شود: پرسش از وجاهت/ مشروعیت شورش مسلحانه در سوریه. چه درجه یا حدی از ظلم، به تبدیل مقاومت علیه حکومت به جنگ داخلی مشروعیت میدهد؟ و آیا زمانی که شورشها در سوریه شروع شد، ظلم به چنین حدی رسیده بود؟

بهای نابودی زندگی و رنج
در صورتی که اینطور نمیبود، دمیدن در تنور قیام از خارج رذیلانهتر از خود قیام است. بدیهی انگاشته میشود که در مقاومت مشروع داخلی علیه دیکتاتوری مثل اسد، خودبخود به کاربردن خشونت مجاز است. اما این اشتباه است. این مسئله در صورتی قابل بحث میبود که به تقابل شورشیان و حکومت سرکوبگری که با آن مواجه بودند محدود میشد. در این صورت تنها با نوعی دفاعﹺ گروهیﹺ اضطراری سروکار داشتیم که میشد برای مشروعیت آن بسته به رفتار دیکتاتوری که مورد حمله قرار گرفته است استدلال کرد

۲۹ مرداد ۱۳۹۴

حدودا قیمتی سرسام‌آور!

هزینه ممنوع الکاری شجریان،خروج بیش از ۳میلیارد دلار ارز!
باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران، ایسکانیوز:
تمام کشورهای دنیا در هر سطح از توسعه یافتگی معمولا به دنبال این هستند که به طرق مختلف جلوی خروج ارز از کشورشان را بگیرند. حفظ  ذخیره های ارزی و سرمایه های مالی  در هر کشور به قدری مهم است که همه کشورهای دنیا به هر نحوی در یک رقابت چراغ خاموش و مداوم به دنبال این هستند که نه تنها سرمایه های ملی خود را در مرزهای جغرافیایی خود حفظ کنند، بلکه تلاش مضاعفی نیز دارند که به هر نحوی این سرمایه را بیشتر کنند. حال در این شرایط با برگزاری کنسرت محمدرضا شجریان ... در ترکیه و ممنوع الکاری این خواننده در کشورش، برای اجرای دو روز کنسرت این خواننده ۱۱ میلیاردتومان پول از ایران خارج می شود.
پاراگراف بعد کمی در باره سیاست اقتصادی حرف میزند که بی‌شباهت به سخنرانی مهندس حلبیسازی شریف در مورد ابنخلدون نیست، و میکوشد با مثالهایی به خواننده بفهماند که سیاست اقتصادی باید سرمایه را حفظ و از خروج آن جلوگیری کند، و ادامه میدهد:
 با این حال اما این موضوع در بخش فرهنگی کشورمان مورد اغفال واقع شده استشاید نمونه بارز این امر ... برگزاری کنسرت محمدرضا شجریان و همایون شجریان در استانبول ترکیه است [باشد]. محمدرضا شجریان ... شش سال از اجرای کنسرت در کشور خود محروم است. این در حالی است که علاقه وافر ایرانیان  به این خواننده تا حدی است که همیشه پیگیر اجرای کنسرت این هنرمند هستند. ... شجریان مجبور می شود که کنسرت خود را در کشوری غیر از ایران برگزار کند. ... اما نکته مهمی که در این گزارش قصد مطرح کردن آن را داریم هزینهای است که قرار است در این ماجرا شود. پتانسیل قویای که می تواند هزینه فرهنگ این کشور شود، و موج قوی‌ای در شرایط فرهنگی ایجاد کند. اما این سرمایه به همین راحتی سرریز کشور همسایه می شود.  ... همین کنسرت محمدرضا شجریان را در نظر بگیرید، با یک حساب سرانگشتی می توان تخمین زد (این یکی از نشانههای شناسایی مهندسهای اقتصاد است که ابزار آنها در بررسی سیاست اقتصادی «سرانگشت» است) که این گونه برنامه ها چه میزان از سرمایه ملی را از کشورمان خارج میکند. خبرنگار ایسکانیوز درتماس با یک آژانس مسافرتی  هزینه مسافرت به استانبول به مدت چهار روز را پرس و جو کرد.. ... هزینه هر شخص در تاریخ مشخص شده برای کنسرت محمدرضا و همایون شجریان ... به طور میانگین ۴روز در هتل سه یا چهار ستاره حدود ۲میلیون تومان است.... با اضافه کردن هزینه خورد و خوراک، خرید سوغاتی، استفاده از خدمات گردشگری و تفریحی و ...حتما این رقم به بالای ۳ میلیون تومان خواهد رسید! که با یک حساب سر انگشتی و بدون حساب کردن هزینههای جانبی ۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان از کشور خارج می شود. ... از طرفی بلیت های این کنسرت دارای ۱۵ قیمت متفاوت بر حسب شرایط سالن هستند. کمترین قیمت این بلیت ها ۳۰دلار و بیشترین آنها ۲۹۰دلار است. حال اگر میانگین این قیمت را ۱۶۰ دلارحساب کنیم  با این حساب که می دانیم ظرفیت سالن ۲۲۰۰ نفر است و در دو روز اجرای کنسرت ۴۴۰۰ نفر تماشاچی این کنسرت خواهند بود، ضرب تعداد ۴۴۰۰ در ۱۶۰ دلار با احتساب اینکه کل ظرفیت سالن پرباشد مساوی است با  ۷۰۴ هزار دلار  معادل ۲ میلیاردو ۳۲۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است این میزان ارز کشور که حدودا قیمتی سرسام آور است به همین سادگی از کشور خارج می شود و بخش اعظم آن به جیب میزبانان ترک این کنسرت می رود


جمعا حدود یازدهمیلیارد تومن یا ۳میلیون دلار
- پیش از هرچیز باید گفت که هزینه خروج ارز از کشور کوچکترین ضایعه و زیانیست که ممنوعیت کاری استاد شجریان برای کشور ایجاد میکند
- دوم این‌که عنوان مقاله که ممنوعیت کاری استاد در ایران باعث خروج ۳ میلیارد دلار ارز از کشور می‌شود کمی اشتباه است! ماشین حساب سرانگشتی مهندس هزینه را دومیلیاردو نهصد و نود هفت میلیون دلار زیادی حساب کرده است!
- بخشی از دوستداران استاد، غیر از آنهایی که مقیم ترکیه هستند تا جایی که میدانم از کشورهایی غیر از ایران به ترکیه سفر میکنند
- بین مسافرانی که از ایران به ترکیه میروند، احیانا کمتر کسی پیدا میشود که تنها به خاطر شنیدن آواز آسمانی استاد دست به این کار بزند
- قسمت بزرگی از دلارهای توریست‌های شجریان‌دوست صرف «خرید سوغاتی، استفاده از خدمات گردشگری و تفریحی» میشود که به موسیقی خسرو آواز ایران ربط مستقیمی ندارد.
- مهندس در یازدهمیلیارد مورد بحث، پول بلیط رفتوبرگشت مسافران را نیز لحاظ کرده است. فرض نانوشته بر این است که آن‌ها همگی از خطوط هواپیمایی غیرایرانی استفاده می‌کنند.
- حداقل ده‌هاهزار دلار از رقم بالا اجرت استاد آواز ایران محمدرضا شجریان و گروه نوازندگان است که بخش اعظم آن در صورتی که استاد آواز ایران بانک‌های ایران را به بانک‌های سوییس یا کانادا ترجیح بدهند (که یقینا این‌طور است) به ایران برمی‌گردد. 
و همه اینها را که از آن یازدهمیلیارد تومان کسر کنیم، احتمالا رقم ناچیزی باقی می‌ماند که در مقایسه با بودجه فرهنگی کشور (برای سال ۹۲/ ۵۵۰۰ میلیاردتومان) پولخردی بیش نیست. و دارای آن «پتانسیل قوی‌ای» نیست که بتواند «هزینه فرهنگ این کشور شود، و موج قوی‌ای در شرایط فرهنگی ایجاد کند». 

یک نکته دیگر در این نوشته که نباید از کنار آن گذشت، یاوهگویی و اهانت نویسنده یا نویسندگان باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران به ملت‌های همسایه است، که پرداختن به بندبند آن لازم نیست، و آنرا یکجا نقل میکنیم: 
شجریان مجبور می شود که کنسرت خود را در کشوری غیر از ایران برگزار کند. کشوری که اولا از لحاظ مسافت نزدیک به خاک ایران باشد ... کشورهایی که سابقه رفتارهایشان همیشه نشان دهنده خصومت نهانی آنها با ایرانیان بوده است. رفتارهای نژادپرستانه ترک ها و اعراب موضوعی نیست که بتوان از آن به راحتی عبور کرد. ترکیه کشوری است تا چند ده سال پیش از لحاظ توسعه یافتگی بسیار عقب تر از ایران بود و مسلما در قبال سابقه طولانی چندهزارساله ایران حرفی برای گفتن نخواهد داشت، اما با این حال به خصوص در سال های اخیر با توجه به شرایط خاص ایران توانسته منطقه جذابی برای گردشگری ایرانیان محسوب شود،در حالی که در رفتار تحقیرآمیز خود نسبت به ایرانیان تغییری ایجاد نکرده استحال این که آیا اجرا در کشورهای همسایه ای چون دبی و ترکیه در شان استاد مسلم موسیقی ایرانی هست یا نه بحثی است که نتیجه گیری آن را به عهده خود خوانندگان می گذاریم.

شجریان با برگزاری کنسرت در ترکیه و دبی جواب سؤال بالا را در عمل داده است. و میتوانیم از این نقطه حرکت کنیم که او از شأن خود آگاه است. و یقینا مطلعشدن از وجود چنین طرفدارانی پیشانی مبارک استاد عظیم‌الشأن را نمدار خواهد کرد.