مسئله به مدتی قبل برمیگردد، ولی ثبت آن بیفایده نیست. برعکس، چون به کار فهم واقعیت میخورد لازم است.
صحبت از یک جشنواره فیلم در ایتالیا است که در آن یک فیلم ایرانی توانست جایزهای به دست آورد.
این فیلم «خستگی» نام دارد، و من نام کارگران آن را نمیدانم. مطلب را مدتی پیش در نوشتهای در وبلاگ احمد رأفت خوانده بودم. احمد رأفت از جمله خبرنگاران معروف ایتالیا است که نزد ایرانیها هم ناشناس نیست. در نوشتهی او نیز نام کارگردان نیامده است.
رأفت در باره فیلم میگوید: «فیلم جالبی است [که] صحبت از زندگی و مشکلات روزمره ترانسسکسوالها میکند».
میگوید: «روز آخر جشنواره یکی از جوایز کناری نصیب این فیلم شد. این جایزه از سال گذشته از سوی انجمن "خردگرایان و خداناباوران" اهدا می شود. کارگردان خستگی نمی دانم از ترس یا به خاطر باورهای مذهبی اش سخت نگران و ناراحت شد و جایزه را به صاحبانش برگرداند».
رفتار کارگردان را میفهمیم. میترسد، و حق هم دارد. یعنی اگر بدشانسی بیاورد و این «انجمن خردگرایان و خداناباوران»، علاوه بر گرایش به خرد/ و ناباوری به خدا، هموسکسوئل هم باشند، وقتی کارگردان بیچاره ما به کشور برگردد به مشکل برمیخورد.
طوری که رأفت توضیح میدهد این که شخصی در مراسم اهدای جایزه حاضر نشود و عذر بخواهد، مرسوم است، اما این که برندهای جایزه را پس بدهد، توهینآمیز به حساب میآید، کمااینکه انجمن یادشده هم از این رفتاربه شدت ناراحت شده، و «در اطلاعیه ای این ناراحتی را به صورت بارز منعکس ساختند».
رفتار «کارگردان خستگی» مجددا در بحثهای ضیافت پایانی جشنواره مطرح میشود. ضیافت پایانی جشنوارهها مانند جشن افتتاحیه پرشکوه و بااهمیت است. دوربین کانالهای تلوزیونی حاضرند، و بین مدعوین آدمهای مهمی پیدا میشوند. یکی از حاضران در این ضیافت، والتر ولترونی وزیر سابق فرهنگ ایتالیاست که دو دوره شهردار رم، و یکبار هم کاندیدای نخستوزیری بودهاست. رأفت میگوید، در این ضیافت وزیر ایتالیایی مسئله جالبی را مطرح میکرد:
وزیر ایتالیایی میگفت «نکند کارگردانان ایرانی تصور کردهاند فیلمهایشان به خاطر ارزش هنریشان به جشنوارهها دعوت میشوند؟ اگر کشور شما کشوری مسالهساز نبود و کارگردانان زیر تیغ سانسور و خود سانسوری قرار نداشتند شاید ۷۰ یا ۸۰ درصد از فیلمهایی که در دو دهه گذشته در جشنوارههای بینالمللی اکران شدند هرگز از ایران خارج نمیشدند، همانگونه که هرگز به سالن سینماها راه پیدا نمیکنند».
عنوان پست وبلاگ رأفت این است: «پرسش وزیر ایتالیایی از کارگردان ایرانی».
مرتبط: نیوشا توکلیان
صحبت از یک جشنواره فیلم در ایتالیا است که در آن یک فیلم ایرانی توانست جایزهای به دست آورد.
این فیلم «خستگی» نام دارد، و من نام کارگران آن را نمیدانم. مطلب را مدتی پیش در نوشتهای در وبلاگ احمد رأفت خوانده بودم. احمد رأفت از جمله خبرنگاران معروف ایتالیا است که نزد ایرانیها هم ناشناس نیست. در نوشتهی او نیز نام کارگردان نیامده است.
رأفت در باره فیلم میگوید: «فیلم جالبی است [که] صحبت از زندگی و مشکلات روزمره ترانسسکسوالها میکند».
میگوید: «روز آخر جشنواره یکی از جوایز کناری نصیب این فیلم شد. این جایزه از سال گذشته از سوی انجمن "خردگرایان و خداناباوران" اهدا می شود. کارگردان خستگی نمی دانم از ترس یا به خاطر باورهای مذهبی اش سخت نگران و ناراحت شد و جایزه را به صاحبانش برگرداند».
رفتار کارگردان را میفهمیم. میترسد، و حق هم دارد. یعنی اگر بدشانسی بیاورد و این «انجمن خردگرایان و خداناباوران»، علاوه بر گرایش به خرد/ و ناباوری به خدا، هموسکسوئل هم باشند، وقتی کارگردان بیچاره ما به کشور برگردد به مشکل برمیخورد.
طوری که رأفت توضیح میدهد این که شخصی در مراسم اهدای جایزه حاضر نشود و عذر بخواهد، مرسوم است، اما این که برندهای جایزه را پس بدهد، توهینآمیز به حساب میآید، کمااینکه انجمن یادشده هم از این رفتاربه شدت ناراحت شده، و «در اطلاعیه ای این ناراحتی را به صورت بارز منعکس ساختند».
رفتار «کارگردان خستگی» مجددا در بحثهای ضیافت پایانی جشنواره مطرح میشود. ضیافت پایانی جشنوارهها مانند جشن افتتاحیه پرشکوه و بااهمیت است. دوربین کانالهای تلوزیونی حاضرند، و بین مدعوین آدمهای مهمی پیدا میشوند. یکی از حاضران در این ضیافت، والتر ولترونی وزیر سابق فرهنگ ایتالیاست که دو دوره شهردار رم، و یکبار هم کاندیدای نخستوزیری بودهاست. رأفت میگوید، در این ضیافت وزیر ایتالیایی مسئله جالبی را مطرح میکرد:
وزیر ایتالیایی میگفت «نکند کارگردانان ایرانی تصور کردهاند فیلمهایشان به خاطر ارزش هنریشان به جشنوارهها دعوت میشوند؟ اگر کشور شما کشوری مسالهساز نبود و کارگردانان زیر تیغ سانسور و خود سانسوری قرار نداشتند شاید ۷۰ یا ۸۰ درصد از فیلمهایی که در دو دهه گذشته در جشنوارههای بینالمللی اکران شدند هرگز از ایران خارج نمیشدند، همانگونه که هرگز به سالن سینماها راه پیدا نمیکنند».
عنوان پست وبلاگ رأفت این است: «پرسش وزیر ایتالیایی از کارگردان ایرانی».
مرتبط: نیوشا توکلیان