۰۵ آذر ۱۳۸۹

امروز

- بهترین کاری که میشه تو این هوا کرد چیه؟
- بهترین کاری که میشه تو این هوا کرد اینه که آدم از خونه نره بیرون.
---
بی‌چاره انسان
جزیره‌ای‌ست دورافتاده
در مجمع‌الجزایر جهان.*


بی‌چاره٬ یعنی کسی که در مخمصه‌ای گیرافتاده است و راهی برای خروج از آن ندارد.
چاره‌جویی یکی از خصوصیاتی‌ست که انسان را از حیوان متمایز می‌کند. به زبان دیگر انسان حیوانی‌ست چاره‌جو. فرهنگ انسانی بروز مادی یا شکل عینیت‌یافته چاره‌جویی بی‌وقفه بشر است. از خودکار و مانیتور و فنجان خالی روی میز تا شاتل فضایی دیسکاوری٬ و ساختمان تأتر شهر ... همگی به این تلاش مستمر گواهی می‌دهند. در واقع انسان از بدو وجود کار دیگری نمی‌کرده است و نمی‌کند جز چاره‌جویی. به عبارت دیگر٬ عمر او در واقع متشکل از سلسله‌ای از مخمصه‌های ریز و درشت است که خروج از یکی٬ به معنی ورود به بعدی‌ست.
از نظر تاریخ طبیعی نیز پایین آمدن انسان از درخت نتیجه‌ی یکی از اولین چاره‌جویی‌های او بود٬ و امروز که برای وام مسکن به بانک می‌رود/ یا برای تحقیق به فضا می‌رود٬ دارد چاره‌جویی می‌کند.
اولین تجربه پس از آگاهی فرد نسبت به مخمصه‌ای که در آن گیر افتاده‌ است٬ تجربه عجز و بی‌چارگی‌ست. انسانی که بگوید تجربه عجز و بی‌چارگی را نمی‌شناسد٬ دروغ می‌گوید. این‌که این احساس می‌تواند گذرا باشد٬ یعنی فرد بتواند در طول چند لحظه چاره مناسب را بیابد٬ یا یک عمر طول بکشد٬ حرف دیگری‌ست.
من خودم به تجربه دریافته‌ام که نوع خروج از مخمصه‌ای که آدم در آن گیرافتاده است٬ در خصوصیت و چگونگی مخمصه بعدی تأثیر به سزایی دارد. تصور این وضعیت سخت نیست. زندگی در یک عمارت مرموز در جریان است. آدم در اتاقی گیر افتاده است که چندین در دارد٬ و هر کدام از درها٬ به اتاقی باز می‌شود که آن نیز درهای متعددی دارد ...
این سرنوشت ماست که از یک «در»٬ به «در» دیگر برویم؟ جواب من مثبت است. از «دربه‌در»ی گریزی نیست. مهم این است که آدم دست از چاره‌جویی برندارد.

* در صورت امکان با اینترنت پرسرعت لطفا!